۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

ایران زمین نیز فیلتر شد

گاهی با خود می اندیشم که چگونه است که کسانی در اوج تمدن بشری خود را مالک و فرمانروای مطلق انسان حساب کرده و بر خود اجازه هر عملی را میدهند و انتظار دارند در زمانی که بشریت در دهکده ای جهانی زندگی میکند و به یمن وجود ماهواره و اینترنت و وسائل ارتباط جمعی هر یاوه ای را بسرایند و از دیگران انتظار قبول آن را داشته باشند .
اینان با قبضهکردن کل وسائل ارتباط جمعی هر فکر نادرستی را که به ذهن بیمارشان میرسد انتظار دارند که به خورد مردم جوامع خود بدهند و انتظار شنیدن کوچکترین انتقادی را ندارند . سانسور و فیلتر کردن سایت ها و وبلاگهای مخالفان یکی از حربه هائیست که اینان در دست دارند . امروز متوجه شدم که وبلاگ من که در آن هیچ سخنی به جز عشق ایران و ایرانی زده نمیشود گرفتار سانسور این ضحاکیان شده است . کسی نیست به اینان بگوید مگر عشق به خانه و سرزمین جرم محسوب میشود ؟ کسانی که دست به فیلتر سایتهای میهن پرستان میزنند قطعا در دلشان ذره ای حب وطن وجود ندارد و یا دست نشانده بیگانگان و استعمارگرانی هستند که دست در دست حاکمان در صدد نابودی فرهنگ کهن این آب و خاک دارند . اگر کمترین توهینی در وبلاگ من در مورد مسائل مذهبی میبود شاید میشد اقدام آنان را توجیح نمود ولی من خودم نه به هیچ حزب و گروهی وابسته ام و نه به دسته و مسلکی فقط عشق من ایران است و بس . چگونه میشود که موقع انتخابات ما امت همیشه در صحنه و فهیم میشویم ولی اگر بگوئیم وطنمان را دوست داریم جیره خوار اجنبی (از جمله اسرائیل و آمریکا ) حتما برایم لیست دلارهائی که برای جاسوسی گرفته ام نیز در آورده اند تا به همه نشان دهند که من به آنان وابسته ام ولی کسی که کمترین شناختی از من داشته باشد میداند که از موقعی که خودم را شناخته ام تنها و تنها عشق ایران در قلبم است و نه چیز دیگر .
چه میشود گفت ما برده و رعیتیم و آنان سرور وارباب و به همین دلیل به خود اجازه هر عملی را میدهند . فقط میتوانم بگویم افسوس و صد افسوس که ملک پر گهر بازیچه دست عده ای نا اهل شده است .ضحاک نیز با کشتن و از بین بردن جوانان قصد ادامه حکومتش را داشت ولی همگیمان دیدیم عاقبت ضحاک مار دوش را .
پاینده ایران

طرزتشخیص مسلمان با غیر مسلمان

در راستای اینکه دولت فخیمه ایران خیلی طرفدار مسلمانان جهان بوده و بخاطر کشته شدن یک مسلمان آلمانی که احتمالا از دست بقیه مسلمانان کشور خودش فرار کرده بود و به آلمان رفته بود، مراسمی بپا کرده و دادار دودور راه انداخته است. و با توجه به اینکه بیش از 150 مسلمان چینی در هفته گذشته توسط دولت دوست و رفیق و برادر چین کشته شده اند همان که عرقش را با آمریکایی ها می خورد، ورقش را با ژاپنی ها بازی می کند، ولی معامله اش را با ما می کند. هزاران نفر هم زندانی شده اند و دولت ایران چون فقط در مسائل داخلی فلسطین و لبنان و آمریکا و آلمان و عراق و غیره دخالت می کند، هیچ اعتراضی به چینی ها نکرده و عمرا نمی کند، اما اگر یک فلسطینی زخمی بشود، تمام شبکه های تلویزیونی کشور پر می شود از خبرهای ضداسرائیلی و فورا اسم هفت تا بزرگراه و دوازده تا کوچه را به اسم فلسطینی ها می گذارند، و با عنایت به اینکه اصولا فهمیدن فرق مسلمانان چینی، آلمانی، ایرانی و فلسطینی باید برای مردم توضیح داده شود، تا فرقش توی چشم مسلمانان خودمان نرود، لذا برخی از تفاوت های موجود اعلام می شود.



چشمان تنگ: چشمان مسلمانان چینی تنگ است، به همین دلیل خوب معلوم نمی شود که مسلمان هستند یا نه، در حالی که مال فلسطینی ها گشاد است و از دور معلوم است که مسلمان اند، حتی اگر مسیحی باشند. اصولا مسیحیان لبنان و فلسطین هم تا اطلاع ثانوی جزو مسلمین و اموال دولت احمدی نژاد محسوب می شوند.



تعداد زیاد: اصولا یک عیب چینی ها این است که تعدادشان زیاد است، مثلا تعداد مخالفان شان هفتاد میلیون نفر هستند، دقیقا به اندازه مخالفان دولت ما، به همین دلیل اگر 150 مسلمان چینی کشته شوند و دولت چین با دولت ایران رابطه خوبی داشته باشد، مثل اینکه یک فلسطینی سرما خورده باشد، چون اسرائیل دشمن ایران فرض شده است. مطمئنا اگر چینی ها از ایران حمایت نکنند، تعداد کشته های آنها بالغ بر 150 هزار نفر خواهد شد.



درازا و پهنا: اصولا مسلمان واقعی کسی است که هم دراز باشد و هم پهن( البته معجزه هزاره سوم این است که احمدی نژاد هم کوتاه است و هم نازک، با این حال مسلمان واقعی است) در واقعیت هم شما اگر 150 چینی کشته شده توسط دولت دوست و برادر وزن کنید، هم وزن بیست تا عضو پهناور حماس و یا جهاد اسلامی فلسطین نمی شود، بنابراین در اسلام درازا و پهنا موضوع مهمی است. بخصوص اینکه اضافه وزن مسلمانان فلسطینی طرفدار ایران ناشی از کاهش وزن ملت ایران است.



امنیت داخلی: مسلمانان باید از همدیگر حمایت کنند و لازم و واجب است که اگر مسلمانی مثلا در ایران الله اکبر گفت، باید مسلمانان لبنان برای حمایت از برادران دینی خودشان به ایران بیایند و پدر کسی که الله اکبر گفته است دربیاورند، بنابراین مسلمانان لبنانی و طبعا فلسطینی (حتی اگر از مسیحیان فلسطین هم باشند) حق دارند مسلمانان ایرانی را کتک بزنند، ولی مسلمانان چینی چون توسط دولت خودشان کشته شده اند، وقت نمی کنند به ایران بیایند و در سرکوب تظاهرات به دولت کمک کنند، به همین دلیل خیلی فرق می کنند و باید مواظب باشیم فرق شان توی چشم مان نرود.



فرمول داده و ستانده: براساس آیه شریفه " پول بده سر سبیل شاه نقاره بزن" وقتی ما به کسی پول می دهیم( مثلا به مسلمانان فلسطینی و لبنانی حماس یا حزب الله) آنها حق دارند هر کاری دل شان خواست با ما بکنند، حتی سر سبیل مان نقاره بزنند، و چون ما سبیل نداریم می توانند به ریش مان بخندند، ولی مسلمانان چین چون از ما پول نمی گیرند، هیچ حقی ندارند و اگر کشته شدند ما در مسائل داخلی چین دخالت نمی کنیم، اصلا به ما چه که چینی ها هم مسلمان دارند.



فرمول داغ دل و قبیله: دفاع از مسلمانان و بخصوص مسلمانان آلمان و ایتالیا بر هر مسلمانی لازم و واجب است، چون مسلمانان آلمان همانهایی هستند که از دست دولت ایران و ترکیه و عراق و سوریه فرار کردند که کشته نشوند، و به همین دلیل غریب الغربا محسوب می شوند، این مسلمانان اگر می خواهند کشته بشوند، می توانند بلیط بخرند و به کشورشان برگردند، ایکی ثانیه بعد ترتیب شان داده است، اما مسلمانان چینی هزار سال است در همانجا هستند و هر چی هم در دوره مائو و بعد از آن کشته می شدند، بیچاره ها جایی نداشتند فرار کنند، به همین دلیل غریب نیستند و اگر در کشورشان کشته شوند، جزو مسائل داخلی به حساب می آید، مثل مسلمانان چچن که با وجود اینکه در یک کشور دیگر هستند، جزو مسائل داخلی روسیه به حساب می آیند و هرچه هم کشته شوند، به ما مربوط نیست. آنها هم اگر می خواهند مورد حمایت ایران قرار بگیرند، باید قبل از مرگ تشریف ببرند آلمان و آنجا کشته شوند( بعد از مرگ اگر بروند قبول نیست.)



فرمول ریش: یکی از مختصات مهم مسلمان واقعی این است که ریش پهناوری داشته باشد، یا اگر هم پهناور نشد حداقل طولانی باشد( ر.ک. ریش نامه عبید) در حالی که در کل جهان شما ده تا چینی پیدا نمی کنید که تمام وزن ریش شان به اندازه وزن ریش حسن نصرالله باشد، بنابراین در اسلامیت آنها شک است. در حالی که بسیاری از مسلمانان فلسطینی و عراقی( اعم از زن و مرد ریش درست و درمانی دارند و لزومی ندارد دائما برای اثبات مسلمانی شان چیزی نشان بدهند) پس وقتی وزن ریش صد تا چینی به اندازه یک عضو حماس نیست، کشته شدن صد چینی هم به اندازه همان یک عضو اهمیت دارد، که تازه معلوم نیست واقعا بخاطر دفاع از اسلام کشته شده باشد، یا اینکه خدای نکرده از چیز دیگری دفاع کرده باشد. این چیز مورد اختلاف است.



فرمول تبارشناسی: یکی از تفاوت های مسلمانان جهان در این است که از کجا آمده اند؟ اصلا چطوری مسلمان شدند؟ کی به آنها اجازه داده هزار سال قبل بدون اجازه ما مسلمان شوند؟ در مورد فلسطینی ها تکلیف معلوم است، آنها طبیعتا مسلمان هستند، چه یهودی باشند، چه مسیحی باشند و چه مسلمان، پس ما باید از حماس دفاع و با بقیه فلسطینی ها( حالا می خواهند مسلمان باشند یا نه) مخالفت کنیم، اما مسلمانان مادر مرده چینی همان هایی هستند که هزار سال قبل از ایران فرار کردند و به چین رفتند و تولید انبوه شدند، مسلمانان هند هم بشرح ایضا، پس در حقیقت این مسلمانان چینی جزو فراریان ضدانقلابی محسوب می شوند که از دست دولت سلطان فلان الدین بن فلان فرار کردند، به همین دلیل کشته شدن آنان از یک طرف حکم کشته شدن ضدانقلاب فراری را دارد و در حقیقت دولت چین هزار سال هم دیر به این اقدام عمل کرده است و از طرف دیگر، اساسا این مسلمانان چینی جزو اتباع ایران محسوب می شوند و کشتن آنها جزو مسائل داخلی ایران است، دولت چین هم در این مورد دولت دوست و برادر است و روی برادری یک کاری کرده، آدم که دست برادرش را گاز نمی گیرد. حالا یک دخالتی در مسائل داخلی ما کرد، مگر به جایی برمی خورد؟



برو پاچه خوار: برادر عزیزی که دارد در ریاست دفتر سیاسی هیات موتلفه اسلامی پیر می شود نه عسگراولادی کاری به او می دهد و نه احمدی نژاد برایش سوره بی الحمد می خواند، اگر در این مواقع عرض ادب نکند دیگر می گویند لال شده ای افاضات فرموده که مسلمانان چینی با القاعده ارتباط دارند. اما دو ساعت بعد یکی بندش را کشیده و گفته گفتیم برو پاچه خواری کن ولی نه اینقدر عمو. در نتیجه این برادر که مستدعی شغل است و این روزها به هر بهانه ای دم کوچه احمدی نژاد خودش را نشان می دهد تا شاید یک کاری به او بدهند حرفش را اصلاح کرد و گفت باید در مورد مساله چینی ها بررسی شود و البته دولت محترم کاری درباره آن ها خواهد کرد.



نتیجه گیری اخلاقی: مسلمانان بر دو نوعند، یکی آنها که دوستان ما می کشند، یکی آنها که دشمنان ما می کشند.

نتیجه گیری سیاسی: کلیه کمونیست های سابق، به دلیل اعتقادات قلبی شان تا اطلاع ثانوی مسلمان محسوب می شوند


پاینده ایران

۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

ضحاك مار دوش و شير زنان ايران زمين

همه ما بارها و بارها از زبان خدايگان سخن فردوسي پاكزاد اسم ضحاك مار دوش را شنيده ايم انساني فرهيخته و خداپرست كه با دور شدن فره ايزدي از او شيطان در لباس خورشگري زيبا بر او نمايان گشته و با بوسيدن شانه هايش دو مار سياه از كتفهاي ضحاك بيرون ميزند كه خوراكشان مغز سر جوانان ميباشد و هرروز كه كله دو جوان را نبلعد آرام و قرار ندارد تا اين كه كاوه اي پيدا ميشود تا انتقام خون هزاران جوان را از او بستاند . مغز جوان در اين داستان همان فكر و انديشه آنان ميباشد كه چون ضحاك تاب و توان انديشه را ندارد بر آن ميشود تا با دست يازيدن به قتل و جنايت بر آنان چيره شود غافل از اين كه ظلم و ستم را ياراي پايداري در مقابل حق و آزادي نيست و روزي رفتني خواهد بود . حكايت ضحاك را امروزه ما به عينه مشاهده ميكنيم فردي كه با نام خداو يار اهورامزدا بر قدرت دست يازيد اكنون در صدد بلعيدن جواناني هست تا با اين وسيله خوراك افعيانش را تهيه نمايد . دستگيري صدها و هزاران دختر و پسر به جرم داشتن افكاري دگر و فرستادن آنها به بازداشتگاهائي همچون كهريزك نه نتها نميتواند توجيهي منطقي داشته باشد بلكه هيچ عقل سالمي آن را قبول نيز نميكند . ابليس پير به خيال خام خويش ميتواند با بگير و ببند آتش اين فتنه را را خاموش كند ولي چه خيال خامي اين آتشي كه او در صدد فرو نشاندنش ميباشد همچون شعله اي در زير خاكستر دوباره سر بر خواهد افروخت و دودمانش را بر باد خواهدداد . چه بزرگند زنان و مرداني كه با به جان خريدن هر گونه ناملايمتي صداي فريادشان را به عرش كبريائي خداوند ميرسانند . در مقابل اين شيرمردان و بخصوص شير زناني كه چون ژاندارك در مقابل اهريمن با دستهاي خالي كمر به اعتراض زده اند بايد سر خم نمود و تعظيم نمود. چه بزرگند اين زنان و چه خواهند شد فرزنداني كه اينان با خون جگر خود بار مي آورند . مطمئنم كه كشور ايران با داشتن اين دلير زنان بايد به خود ببالد و سر به آسمان سايد . اكنون جاي آن دارد كه با صداي رسا فرياد بزنيم آسوده بخواب اي كورش كه زنان ايرانت بيدارند و در دامانشان شير مرداني را پرورش خواهند داد كه باز جايگاه ايران را در جهان به همان جا خواهند رسانيد كه تو ميخواستي اينان ققنوساني هستند كه سر از خاكستر بر آورده و به جنگ اهريمن تاريكي و پليدي شتافته اند .

پاينده ايران

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران

میگویند ولی فقیه و سپاه پاسداران دستور داده اند که مردم را برای روز قدس از شهرستانها با اتوبوس و قطار برای یک تظاهرات دشمن شکنانه وارد تهران کنند و مردم در پوش حمایت از روز قدس از این سرویس مجانی استفاده خواهند کرد به تهران خواهند آمد تا به نصیحت های ولی فقیه که با عصبانیت اظهار داشته بود هیچ عمل خلافی به غیر از شرکت در تظاهرات روز قدس و شعار های ضد صهیونیستی انجام نشود عمل کنند و فریاد بر خواهند آورد که نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران.

در هیچ برهه ای از تاریخ مردم فریبی تا حدی که اسلام عزیز از ابتدای بروی کار آمدن خمینی تا به امروز به آن دست زده در صحنه سیاسی ایران مشاهده نشده است، حمایت از قدس و فلسطینیان در زمانی میخواهد صورت بگیرد که همین هفته گذشته کشور های حوزه دریای خزر جلسه ای بدون حضور ایران برگذار کردند و حق آب و خاک ایران را از حد 10 در صد و حتی کمتر از آن، از این گنجنیه عظیم حیاتی و نفتی تقلیل داده اند. حمایت از قدس در حالی صورت میگیرد که هنوز نامه سرگشاده آیت الله منتظری و کروبی در تقبیح سرکوب و کشتار مردم و تجاوز به دختر و پسر ایرانی در زندانهای رژیم خبر اول خبرگزاریهای خارجی است که بدستگیری نوه های آیت الله منتظری نیز کشیده شده است.
در حالی که سمیر قنطار های بیسواد و تروریست فلسطینی که با سلاح و آلات قتاله چندین نفر از یهودیان را در اسرائیل میکشد در اتوبوس کودکان دبستانی بمب منفجر میکنند ولی در زندان کشور اسرائیل از احترام برخوردار میشود تا حد دانشگاه تحصیل میکند و از زندان آزاد و از تحصیل فارغ میشود تا باز بتواند به یهودی کشیهایش ادامه دهد و از رژیم ایران جایزه بگیرد.این است تفاوت اسلام عزیز که به ترانه ها و پسران آزاده ایران تجاوز میکند آنان را میکشد و جسدهایشان را در آتش و اسید می سوزاند با صهیونیزم بین المللی که سمیر قنطار های بیسواد را در زندانهایش به سلاح علم و دانش و مدرک دانشگاهی مجهز میکند آری درست به این خاطر باید در حمایت از اسلام عزیز به خیابانها ریخت و به نفع ولی فقیه و سپاه پاسداران و بمب اتم و جنگ و کشتار شعار داد و حنجره پاره کرد.
مردم از خود سئوال میکنند که آیات عظام و ولی فقیه و احمدی نژاد که برای یک وجب خاک مورد اختلاف فلسطنیان با اسرائیل که آنرا هم خودشان دارند در سر میز مذاکره حل میکنند به این نحو از صبح تا شب یقه چاک میدهند و برای حزب الله لبنان و اسماعیل هنیه و حماس و جهاد اسلامی سرمایه گذاریهای میلیاردی آنهم از جیب مردم فقیر ایران به انجام میرسانند، چرا برای از دست رفتن دریای خزر آنهم در روز روشن و در جلو دیدگان مردم ، یک روز دریای خزر راه نمی اندازند و با شعار و فتوای مرگ بر غاصبین دریای خزر مردم را به خیابانها نمی ریزند در حالی که از دست رفتن دریای خزر به گفته اکثر کارشناسان سیاسی بد تر از معاهدات گلستان و ترکمنچای نه تنها بخشهای مهمی از سرزمین ایران را به بیگانه می بخشند که با سیاست های خود مردم ایران را در حضیض ذلت نگاه میدارند. ولی برای یک کاریکاتوریست دانمارکی سفارت به آتش میکشد و برای کتاب یک نویسنده حکم قتل و ترور صادر میکنند. صادر کردن فتوا برای یک کاریکاتور کجا و خفقان گرفتن برای از دست رفتن دریای خزر کجا.
جواب تنها در این است که ملایان حاکم و ولی فقیه و سپاه پاسداران میخواهند با کمک روسها و با تکنیک چرنوبیلی به بمب اتم دست یابند تا بتوانند موشکهای دور برد خود را که پایتخت کلیه کشور های غربی را می تواند مورد اصابت قرار دهد به کلاهک های هسته ای مجهز نمایند و اسرائیل را از روی نقشه جهان محو نمایند و بدین منظور به کمک روسها احیتاج دارند و نمی توانند از منافع ایران در دریای خزر حمایت کنند زیرا اگر روسها بر اثر خواستهای به حق ایران در حفاظت از حق مالکیت بر دریای خزر ناراحت شوند شاید در پروسه تعین تکلیف هسته ای کردن ملایان تعلل کنند و یا کار را از اساس بخوابانند و یا با امریکای جهانخوار به یک بستر بخزند.مسلمن شعار های مردم بر علیه روسیه شوروی از دید مسئولین آنجا مخفی نمانده و خطر شنیده شدن این شعار در روز قدس چندین برابر قوی تر از گذشته عمل خواهد کرد.
در ایران کنونی هیولائی هفت سر بنام سپاه پاسداران سر از آستین ولایت فقیه بیرون کرده است که می رود تا موجودیت کلیه مراجع تقلید را هم فردا بخطر بیاندازد و در عرصه سیاست ، اقتصاد، اتم، سرکوبگری های نظامی شکنجه و کشتار و تجاوز گوی سبقت را حتی از دیکتاتوریهای کلاسیک ربود است و هیچ کس شک و شبه ای نخواهد داشت که این اژدهای هفت سر هرگز نخواهد گذاشت که منافع سرشار اقتصادی و مفت خواری های بی حد و حسابش قربانی خواست های حقوق بشری منتظری ها و کروبی ها و حسین موسوی ها که میگفت باید از شنیدن خبر تجاوز به زنان و مردان ایرانی در زندانها سر در خاک فرو بریم گردد و امید است که هیچ فرد ایرانی اعم از کروبی و منتظری و موسوی و خاتمی سر در خاک فرو نبرند و در عوض سینه در مقابل ارتجاع خونخوار مذهبی و سپاه کودتاگر پاسداران سپر مردم کنند. پارس کردن سپاه پاسداران برای دستگیری سران جناح مخالف وی فقیه از این پروسه میگذرد.
جامعه جهانی بطور عام و ادمنیستراسیون پرزیدنت اوباما و خانم کلینتون بطور خاص که در گیر معضلات اقتصادی خویشند با مماشات های تاریخی و سکوتی که در زمینه کشتار مردم ایران به انجام میرسانند که این خود افزایش حجم 52 در صدی معاملات با ملایان را بازگو میکند نه تنها کمکی به مبارزه بر علیه تروریزم بین المللی انجام نمی دهد که بطور جدی امنیت اسرائیل و مردم ایران و جهان را بخطر می اندازند و جنگ را در تقدیر ارتش اسرائیل قرار میدهند هر چند که مسلح شدن رژیم اسلامی به بمب اتم نه یک مسئله اسرائیلی است که امنیت و حیات مردم این کشور را تهدید میکند که یک معضل امنیتی جهانی است که باید با بایکوت نفت و بنزین و بستن شریانهای اقتصادی سپاه پاسداران و کمک به قیامهای مردم ایران برای تغیر حکومت اسلامی به یک نظام سکولار و دمکراتیک عکس العمل جدی نشان دهند.

پاینده ایران

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

انسان برتر است یا حیوان

hگاهی با خود می اندیشم که این انسان چه اندازه میتواند بین دو قطب رذالت و اوج افتخار در تغییر باشد . گمان نکنم هیچ موجودی در این جهان خاکی این استعداد را داشته باشد . یک بچه های یک سگ را جلوی چشمانش تکه پاره کنند تا زنده هست میخواهد که از بانی این عمل انتقام بکشد و با هیچ حیله و نیرنگی نمیتوان این حیوان را در مقابل آن فرد آرام ساخت نه با کلک این که توله های تو چون این طور واق واق میکردند و کافر و محدور الدم بودند و یا با این حیله شزعی که با این عمل ما تو را به بهشت برین رهنمون میسازیم . تا جان در بدن دارد در پی انتقام خواهد گشت و بس .
ولی این موجودی که خود را اشرف مخلوقات عالم میخواند و بر زمین و زمان میخرامد کاش ذره ای از غیرت و میهن پرستی حیوانات در رگ و ریشه اش بود . آمدند کشتند – بردند – سوزاندند – تکه تکه مان کردند . به خواهر و مادرانمان تجاوز کردند .فقط و فقط به این دلیل که ما این گونه می اندیشیم و شما آن گونه . دلم از اهریمن خون نیست که اهریمن گر جز این میکرد میبایستی در ذات او شک میکردیم . دلم از کسانی خون هست که مرگ پدران و تجاوز به ناموسمان را فراموش کرده و بر مرگ اهرمن میگریند . خود را وارث کورش و داریوش میخوانند و پای بر اهداف و اندیشه این بزرگ مردان میگذارند . انسان چقدر آخر توان مسخ شدن دارد که با وعده های باطل نياكانش را وا نهد و بر متجاوزان بر این سرزمین اهورائی بگرید حیف آن شیر زنان و دلاور مردانی که جانشان را برای حفظ این ملک کیان فدا کردند تا تو و من به خود ببالیم که ایرانی هستیم و وارث ملک کیان . آیا شاهد آن روزی خواهیم بود که اینان سر از خواب خرگوشی برداشته و بر ریشه هایشان تکیه کنند .

پاینده ایران

۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

دوستان ما و دشمنان ما

از خواب که بلند میشوی میبینی یکی یکی از بلندگوی مسجدی در باره فلسطین مینالد . تلویزیون را که باز میکنی میبینی شیخکی که سالها پیش داشت برای 5 ریال روضه با دوچرخه از این کوچه به آن کوچه میرفت چفیه ای به گردنش آویخته و دارد از فلسطین و روز قدس دم میزند . به خیابان که میرسی میبینی همه جا پر است از عکس تروریستی که در جلوی چشم دوربین های تلویزیونی خلبان بی گناه یک هواپیما را با شلیک یک گلوله به مغزش ازپنجره هواپیما به بیرون پرت کرد و اکنون به سرش همان آمده که باید سالها پیش می آمد و اکنون به جای این که مردم این پیروزی را جشن بگیرند با خرج مالیات من و تو عکسهای این گرگ آدم خوار را تکثیر نموده و به در و دیوار چسبانیده اند و نوحه سر میکنند.
هر سال و هر سال میلیاردها دلار از بودجه این کشور به جیب تروریست ها و تروریست پرورانی میرود که در دشمنیشان با کشورمان کوچیکترین تردیدی وجود ندارد . همانهائی که با هزینه ما برای درمان به ایران آمدند و به ولی نعماتشان گفتند دوست دارند بمیرند ولی خون شیعه به آنها تزریق نشود این ملت ابله همیشه در صحنه هم از فلسطین خون عرب برایشان آورد . زهی تاسف .
چنان کلمه فلسطین در تار و پود مسئولین کشور پیچیده که وطن پرستی را رها کرده و از آن ور بام فرو افتاده اند و شده اند تازی پرست که در تاریخ هیچ کشوری نمیتوان نظیری برای آن یافت . اگر کمی در تاریخ جنگ هشت ساله مان هم که نگاه کنیم میبینیم که تعداد اسرای فلسطینی که برای کمک به برادران عراقیشان خون هموطنانمان را به زمین ریختند کم نیستند . ولی چرا این گونه هست ؟ جواب این چرا را باید از مسئولینی که از قصابی سر محل به وزارت و یا ازشیخکانی که از مطربی میخانه ها به رده های بالای کشوری دست یازیده اند باید پرسید . اینان چون از کوچیکترین هنری برای اداره کشور برخوردار نیستند با دشمن تراشی و القاء این موضوع که اوضاع کشور حساس هست و نباید کوچیکترین اعتراضی بکنید و ساختن دوستان موهوم مثل فلسطینیان سعی دارند که بر بی عرضگی های خود پرده بکشند . اینان چون میدانند اگر افراد وطن پرست را مجالی بدهند تا بر سکان هدایت ایران دست یابند هیچ گاه وطن فروشیهای اینان را تحمل نخواهند کرد سعی میکنند تمامی مسئولین را از افراد رده پائین جامعه و آنانی بر گزینند که چون لیاقت مسند هایشان را ندارند در پی آنند که با اشاره ابروئی صدها تن از هم وطنانشان را به عدم بفرستند تا اربابانشان از آنان راضی شده و هم به بهشت این جهان و هم به بهشت آن جهان دست یابند .اینان میدانند که اگر اکنون یک حکومت دموکرات بر سر کار بیاید هیچ کدام آنان را جائی برای عرض اندام نخواهد بود با چنگ و دندان در صدد حفظ مقامی هستند که به ناحق بدستش آورده اند . گاهی فکر میکنم اینها از سر نادانی و جهالت این گونه منافع کشورم را به خطر می اندازند ولی اگرذره ای هم قانون احتمالات را هم قبول داشته باشیم هر دیوانه ای لااقل در مقابل هر کار ناشایستی که انجام میدهد ممکن هست که کار درستی نیز به انجام برساند ولی با نگاهی به کارنامه این افراد هیچ کار شایسته ای مشاهده نمیکنی که هیچ هرروز بیش از روز پیش به مام میهن خیانت میکنند . فقط آن وقت این فکر به خاطرت میرسد که عجب دست پلیدی در کار هست تا بابه روی کار آوردن اینان کشور را دو دستی تقدیم استعمارگرانی کند که سالها پیش با اسلحه به غارتمان میبردند و اکنون با حربه دین.

پاینده ایران