چشم اين مادر كهن كم سوست
راهها در نوشته ايم سلام
بر نگارين خط نوشته بنام
اين زمان سخت خسته است وطن
خيره عمري به راه رفته شده
اول و آخرش غباري بود
آرزو داشت گرم و جانانه
غنچه ها پرورد به گلخانه
باد برجست و بذر او بركند
بازش افشاند بر ستيع بلند
نرم قامت فراخت آن گوهر
ليك بيرون ز منظر مادر
بذر در دور دستها خودروست
چشم اين مادر كهن كم سوست
پاينده ايران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر