۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

اقتصاد ایران در ماههای مبارک

به بازار که نگاه میکنی هر ثانیه اش حرف است و حدیث . هر لحظه اش فرصتیست که اگر از دست برود جبرانش نه تنها مشکل بلکه نا ممکن هست . اقتصاد بازار همانند اقتصاد دولتی نیست که مردم مجبور باشند منتظر باز شدنش باشند تا به ساماندهی کارشان بپردازند . هر فرصتی که از دست میرود رفته است و باز آوردن آب رفته به جوب امکان ندارد .اقتصاد در بازار قطره قطره ثروتهایش را جمع آوری میکند تا به دریا تبدیل کند.این قطره های کوچکی که اکنون به دریا تبدیل شده اند میروند تا چرخهای عظیم اقتصاد یک کشور را به چرخش در آورند . همان چرخشی که اقتصاد تمامی کشورهای آزاد را به سامان رسانیده است . در کشورهائی که اقتصاد بیماری دارند بجای توجه به اقتصاد خصوصی و بهره مندی از نظام مالیاتی صحیح از راههای گوناگون بدنبال مفری برای چرخش چرخهای کشور میگردند . تکیه به نفت و سایر مواهب زیر زمینی به جای این که دولت را خدمتگذار مردم و پاسخگوی آنان بسازد از آن دیوی میسازد که قصد سلطه بر جان و مال و ناموس مردمان را دارد . این دولت چون بودجه اش از مکانی دیگر تامین میشود دیگر خود را جوابگوی مردم نمیداند و هر عملی که دلش خواست میکند و مردم را همچون رمه ای محتاج شبان تصور میکند . مردمی که موقع رای دادن آزاده و با فهم و شعور خوانده میشوند بعد از آن باید پدر خوانده داشته باشند تا مستحق بهشت گردند . و هم در این دنیا و هم در آن دنیا خوشبخت شوند . کسی نیست بپرسد کسی که لیاقت این را ندارد که این جهان شما را بسازد چگونه است که میتواند آن جهانتان را آباد کند ؟
دشمنان این مرز و بوم هر زمانی با شیوه ای قصد نابودی این کشور را داشتند . اسکندر با لشگر کشی . اکثر شاهان قاجار با وطن فروشی . سرسپردگان انگلیس با به یغما بردن منابع و تازیان با فرهنگ سازی . تازیان که از دیر باز دشمنان قسم خورده این کشور بودند چون درخشش فرهنگ و تمدن ایرانی چشمتنشان را کور مینمودو نمیتوانستند پذیرای کشوری آباد و مرفه در کنار خود باشند با لشگر کشی سعی در نابودی فرهنگمان کردند . که تا حدودی نیز موفق بودند . در این میان تازی پرستان نیز با تاسی از گفتار و رفتار اربابانشان همان راه را رفتند . گرگانی که با پوشیدن پوست میش خود را در میان گوسفندان جای میدهند تا در فرصت مناسب آن کنند که نباید بشود . گفتار سعدی را به یاد می آورم که میگفت : دشمن چون از هر حیلتی فرو ماند سلسله دوستی بجنباند و سپس بدان دوستی کارها کند که به هیچ دشمنی نمیتواند . در ایران امروز مصداق عینی پیدا کرده است . دین که باید رابطه ای باشد خصوصی بین خود و خدای خود به درون حکومت نفوذ کرده و باعث تحت تاثیر گذاشتن همه ارکان کشور گردیده است . با پرسش از فعالان اقتصادی در بازار در می یابیم که اقتصاد در روزهای تعطیل راکد میشود محاسبات نشان میدهد که بودن یک روز تعطیلی میلیاردها ضرر را تحمیل کشور میکند.چاره ای در تعطیلی روزهای آدینه نیست که بعد از هفته ای کار و تلاش روزی را به تجدید قوا پرداخت . ولی ماههائی چون محرم و صفرو رمضان که کل اقتصاد بازار فلج میشود را چه باید کرد . کیست که جوابگوی میلیاردها خسارت وارده به کشور باشد . و در اقدامی ناسنجیده تر کاهش ساعات کاری ادارات در این ایام را نیز باید به این مقوله افزود . قصدم توهین به کسی و دینی نیست . فقط سخنم این است که چرا باید رابطه شخصی خداو خود را که رابطه ای مقدس است به جامعه تعمیم داده و در راه نابودی اقتصاد میهنمان بکوشیم ؟ آیا نمیتوانیم همچون کشورهای متمدن کاری کنیم که این عقیده مان خللی در اقتصاد کشورمان نداشته باشد و بلعکس مائی که ادعامان این است که همه اعمالمان بخاطر خداست در این ماهها بجای کار روزانه یک ساعت اضافی نیز در راه دستگیری از نیازمندان تلاش کنیم . کدامین عمل نیک تر است ؟ آیا کسانی که این ماهها را ایامی برای رکود در اقتصاد بازار ساخته اند همانانی نیستند که سعدی میگفت ؟
پاینده ایران

۱ نظر:

سارا شمس ( سمیرا نصیری ) گفت...

درودی دوباره
مدتی پیش به دلیل انتقال وب فیلتر شده ام به آدرس جدید ، تمام آدرس هایی را که در لینک وب خود داشتم از دست دادم.
و مدتی نیز در غیبت به سر بردم.
پس از این غیبت یک ماهه دوباره بازگشتم و وب شما را برای بار دیگر لینک کردم.
عذر مرا پذیرا باشید
بدرود